آهنگ کانتری کلاسیک Slim Dusty A Pub with No Beer غرق در فولکلور استرالیایی است.
اما داستانی پشت آهنگ پشت شعر پشت میخانه وجود دارد.
و در طول چند دهه باعث رقابت دوستانه کافی برای رقابت با هر مسابقه ایالت مبدا شده است.
هتل لیز در شهر اینگهام در شمال کوئینزلند پس از اینکه نیروهای آمریکایی این مکان را در طول جنگ جهانی دوم خشک کردند، مشهور است.
در جنوب مرز، میخانه ای در Taylors Arm در نیوساوت ولز نام اصلی خود، The Cosmopolitan Hotel را حذف کرده است، و اکنون پس از سیل در دهه 1950 که تحویل هفتگی کامیون آبجو را قطع کرد، میخانه بدون آبجو نامیده می شود.
اینکه کدام میخانه صاحب حق عنوان عنوان است، می تواند به معناشناسی خلاصه شود.
مردی وارد میخانه می شود و افسانه ای متولد می شود
خاستگاه میخانه بدون آبجو به سال 1943 برمی گردد، زمانی که استرالیا میزبان متحدان آمریکایی در جنگ در اقیانوس آرام بود.
بیست و دومین گروه بمب ایالات متحده – مهاجمان سرخ – در مسیر خود از بریزبن به بندر مورسبی بودند تا تهدید تهاجم دشمن را متوقف کنند.
با رسیدن به اینگام در ساعات قبل از سحر، باجگیر را از خواب بیدار کردند و هتلی را که در آن زمان به عنوان هتل دی داون شناخته می شد، از گرانبهاترین کالای آن یعنی آبجو پاک کردند.
زمانی بود که جیرهبندی جنگ در حال اجرا بود، بنابراین وقتی دن شیهان، کشاورز و شاعر محلی نیشکر، برای یافتن آبچالهی مورد علاقهاش در حال خشک شدن آمد، ناامیدیاش را روی کاغذ آورد.
مری بارنز، دختر دن شیهان، گفت که او 10 ساله بود که پدرش بدون اینکه تشنگی اش را سیراب کند، از شهر به خانه برگشت.
خانم بارنز گفت: «او در یک روز گرم دسامبر به شهر آمد تا صورت حسابهایش را بپردازد و برای نوشیدن آبجو برود.
او به هتل رفت و زن باجگیر به او گفت: متأسفم، یانکها دیشب اینجا بودند و ما را بیرون کشیدند.
شعر آقای شیهان به نام میخانه بدون آبجو در چند روزنامه شمالی کوئینزلند در اواخر سال 1943 و اوایل سال 1944 منتشر شد.
این تا حد زیادی فراموش شد تا اینکه یک خواننده در حال تور به نام اسلیم داستی حدود یک دهه بعد آهنگی را با موضوعی آشنا اجرا کرد.
خانم بارنز گفت: “برادرم ما را به شوی اینگام برد و ما می توانستیم این آهنگ را بشنویم.”
«این اسلیم داستی بود که The Pub را بدون آبجو می خواند.
برادرم کمی آتشین بود و گفت من می روم اسلیم داستی را ببینم.
خانم بارنز که اکنون در 90 سالگی خود قرار دارد و هنوز در اینگهام زندگی میکند، گفت که خانوادهاش سرانجام با شومن معروف آشنا شدند و شعر اصلی پدرشان را به او نشان دادند.
گوردون پارسونز مصرع اول را “داده”.
آهنگ طلای اسلیم داستی در آن زمان بیشترین فروش را از یک استرالیایی به خود اختصاص داد و اولین آهنگ یک هنرمند استرالیایی بود که در رتبه سوم جدول بریتانیا قرار گرفت.
با این حال، این آهنگ اولین بار توسط گوردون پارسونز، همراه اسلیم داستی در نمایش جاده ای در دهه 1950 زمانی که در دره نامبوکا کار می کرد، نوشته، اجرا و ضبط شد.
داستان به این صورت است: سیلهای بزرگ در منطقه مسیرهای حملونقل حیاتی را قطع کرد و کامیونی که مایع کهربا را از مکسویل میآورد، قبل از تمام شدن آبجو در میخانه که در آن زمان هتل Cosmopolitan نامیده میشد، نرسید.
شخصی اولین بیت شعر را به پارسونز داد، که ایده آهنگی را که در مورد مشتریان هتل در تیلورز آرم نوشت به او داد.
ژانت پارسونز به یاد آورد شوهرش همیشه معتقد بود که نمیدانست اولین مصراع را چه کسی نوشته است.
او گفت: «گوردون در حال بریدن الوار اطراف مکسویل بود که یک نفر به او تکه کاغذ داد.
“سلام [Gordon] می دانست که آن آهنگ را نوشته است. او نمی دانست که دن شیهان آن را قبلا نوشته است.
در طول نمایش اسلیم داستی در سال 1957 بود که داستی از پارسونز پرسید که آیا می تواند A Pub را با آبجو ضبط کند، و این زوج اغلب این آهنگ را با هم روی صحنه می خواندند.
“بدون بحث” دن شیهان شعری نوشت
اسلیم داستی در زندگینامه خود به نام Walk a Country Mile در مورد چگونگی آشنایی با شعر دن شیهان نوشت.
او نوشت: «ما در Ingham بازی میکردیم که اتفاقی افتاد که من را تکان داد.
“فرانکی فاستر [Dusty’s manager] آمد پشت سر و گفت عده ای هستند که می خواهند مرا ببینند.
“آنها می گویند پدرشان میخانه بدون آبجو را نوشته است – نه گوردون پارسونز – من سعی کردم آنها را تکان دهم، اما آنها نمی روند.”
داستی سپس نوشت: “این حقیقت وجود ندارد که دن شیهان پیر، یک کشاورز عصا، شعری به نام میخانه بدون آبجو سروده است” که در سال 1944 در دفتر ثبت نام کوئینزلند شمالی ظاهر شد.
خانم بارنز گفت که خانواده اش هرگز سعی نکردند از این آهنگ معروف پول نقد کنند.
خانم بارنز گفت: «یک وکیل به دیدن پدر آمد و گفت: «من میتوانم از تو یک مرد ثروتمند بسازم».
او گفت: “من هیچ وقت به دادگاه نرفته ام و الان هم قرار نیست شروع کنم. هرگز برای پول درآوردن شعر نگفتم.”
خانم بارنز از شعر گفت و این آهنگ باعث ایجاد پیوند بین پدرش و خواننده مشهور شد.
او گفت: «هر زمان که اسلیم از شهر می گذشت، بعد از ظهر را با پدرم می گذراند.
برای بیوه گوردون پارسونز، ژانت، تفاوت های مشخصی بین شعر و آهنگ وجود دارد.
او گفت: “دن شیهان شعر را نوشت، اما گوردون آن را تغییر داد و آن را به آهنگ تبدیل کرد.”
میخانه در Taylors Arm میخانه ای است که آبجو ندارد، در حالی که میخانه در Ingham میخانه بدون آبجو است.
Comment ×