Avapedia

باورم کن

رضا ملک زاده باورم کن متن ترانه :
باورم کن که باور نکردم
بی‌خداحافظی رفتنت را
درد من گفتنی نیست
باورم کن که ویرانه‌ام من
گریه‌ تا گریه بی‌شانه‌ام من
غصه‌ات رفتنی نیست
دیدی
که شدیم بی‌کس و تنهاتر
دردمان چاره نشد آخر
تو با خود تو با من چه کردی
دیدی
(چه بلایی سرمان آمد)
که خزان پشت خزان آمد
تو با خود تو با من چه کردی
در شب سرد چشم تو زندانیم
من پر از بغضم اما نمی دانیم
سهم من ازتو هیچ است
بوی آغوش تو مانده روی تنم
با خیال تو هر شب قدم می زنم
رفتی و رفتم از دست
خیالت شریک غم بی امانم
نگاهت قرار دل بی نشانم
صدایم بزن نگاهی بکن
غم نشسته به جانم
دیدی
که شدیم بی‌کس و تنهاتر
دردمان چاره نشد آخر
تو با خود تو با من چه کردی
دیدی
جه غمی در دلمان آمد
(چه بلایی سرمان آمد)
که خزان پشت خزان آمد
تو با خود تو با من چه کردی
در شب سرد چشم تو زندانیم
من پر از بغضم اما نمی دانیم
سهم من از تو هیچ است
بوی آغوش تو مانده روی تنم
با خیال تو هر شب قدم می زنم
رفتی و رفتم از دست

اشتراک ویژه0
There are no products in the cart!
0