آپاراتچی

متن ترانه رضا یزدانی آپاراتچی
تو همینجا سپری شد روزای دیوونگیمون
تو سالنی که میخواست رنگی باشه زندیگمون
پرده ی نقره ای انگار یه دریچه به جهان بود
هر سکانس عاشقانه واسه ما یه داستان بود
سال ها خاطره و فیلم غیر از این مونده برات چی
زندگی مارو ساختی پیرمرد آپاراتچی
فاصله از ما تا رویا یه قراره یه بلیته
گاهی اونی که رو پردست فیلم نیست زندگیته
توی صندلی قرمز خودمونو غرق کردیم
ما با هر فیلمی که دیدیم با گذشته فرق کردیم
تک تک سانساشو رفتیم سینما خونه ی ما شد
سینما مرهم درد دل دیوونه ی ما شد
سال ها خاطره و فیلم غیر از این مونده برات چی
زندگی مارو ساختی پیرمرد آپاراتچی
فاصله از ما تا رویا یه قراره یه بلیته
گاهی اونی که رو پردست فیلم نیست زندگیته

More from رضا یزدانی

3 Comments ×

  1. حال من بیش کاوه ام
    یا تو که گورش ساختی
    خودآ ز یادت میرود
    خودرانی بی خود یافتی
    میرسد روزی که این شعر
    این نیست که هست
    مثلِ دیروز ُ تفاوت در سبک
    ساده بود گفتنِ نُت ها
    قدیمی ست ُ هست
    ساده بود گفتنِ نُت ها
    قدیمی ست ُ هست.
    (کاوه)

Similar

Home
Music
Playlist
Podcast
interest
اشتراک ویژه0
There are no products in the cart!
0