Avapedia

هم قفس

متن ترانه علیرضا قربانی هم قفس
ببند زخم مرا
که این پیالهٔ خون
دخیلِ بستن توست
ببند زخم مرا
که آنچه می‌کُشَدَم
غم شکستن توست
بدوز بال مرا
که پر کشیدنِ من
پلِ پریدنِ توست
بپرس حال مرا
که آخرین نفسم
هوایِ دیدن توست
تویی که هم‌قفسی
ببین که من نفسی
نمی‌کشم تو اگر
به داد من نرسی
دلِ غریبِ مرا
اگر تو دل ندهی
زمانه می‌شکند
امید روشن ما
به دستِ سنگیِ غم
شبانه می‌شکند
دریغ اگر من و تو
به جای این گله‌ها
پناه هم نشویم
دریغ اگر من و تو
به شوقِ بودنِ هم
حریف غم نشویم
تویی که هم‌قفسی
ببین که من نفسی
نمی‌کشم تو اگر
به داد من نرسی

اشتراک ویژه0
There are no products in the cart!
0