Avapedia

مرا صید کرد

متن ترانه رضا بهرام مرا صید کرد
مرا صید کرد چشم آهوی تو
به دریا کشید موج گیسوی تو
هوای تو دارم که باید ببارم
غمت سوی من قلب من سوی تو
بزن آتشی بر دلم تا که آخر
رود شاید از سر کمی بوی تو
میسوزد آواز
غم دارد این ساز
ای الهه ناز
امشب امشب امشب مهتابم باش
یک امشب را مهمان خوابم باش
امشب امشب یادم باشی ای کاش
خزان بر جان
غم پنهان
در اوج باران
مرا حس کن
اگر خستم
شبی مستم
به یادت هستم
مرا حس کن
میسوزد آواز
غم دارد این ساز
ای الهه ناز
امشب امشب امشب مهتابم باش
یک امشب را مهمان خوابم باش
امشب امشب یادم باشی ای کاش

3 Comments ×

  1. گل سرخ خم شده بود
    خارها درکِ نیازِ به توجه شدنی
    سکته هایی زده بود
    واسه خاک بهرِ زمین تر شدنی
    سهمِ ما دیدن خار
    گل گذشتیم ز تو جای جوون تر شدنی
    این آب راهه نرفت
    حتی پای بیدِ مجنون شدنی
    عمرِ باغ طی شده بود
    خارها همه در بهتِ خزون تر شدنی
    برگ عافت شده بود
    خواستارِ خِش خِشِ صدای مدفون شدنی
    پای من سِر شده بود
    توی استخرِ پر از برگهای خون شدنی
    صاحب از ما ترسید
    ما شدیم قاتلِ افسون شدنی
    کاوه ژاو
    فکر کنم برازنده صدای زیبات باشه رضا جان
    خلافی نداره$

اشتراک ویژه0
There are no products in the cart!
0