دیوانگی در بروکلین

«ناتان گلس»، راوی رمان که از همسرش جدا شده‌است، در آستانه‌‌ی شصت‌سالگی، به‌علت سرطان ریه، خود را بازنشسته می‌کند و به بروکلین می‌رود. او ابتدا تصمیم می‌گیرد برای پر کردن اوقات فراغت خود کتابی درباره‌‌ی دیوانگی انسان بنویسد.

ناتان یک روز در کتاب‌فروشی محله، خواهرزاده‌اش «تام وود» را می‌بیند که مشغول فروش کتاب است و تعجب می‌کند. خواهرزاده‌اش دانشجوی دکترای ادبیات است و توضیح می‌دهد که پس از پذیرفته نشدن پایان‎‌نامه‌اش، مدتی راننده‌ی تاکسی بوده‌است و حالا هم دستیار «هری برایتمن»، صاحب این کتاب‌فروشی، شده‌است. سپس ناتان را با هری آشنا می‌کند.
هری یک بار با جعل نام نقاشی معروف، تعدادی نقاشی را فروخته و دستگیر شده‌‌‌بود. هم‌دستش در آن کار، نقاشی به نام «گوردن درایر» بود. این بار گوردن با هم‌دستی دوستش تله‌ای برای هری تدارک می‌بیند تا او را مجبور به بخشیدن کتاب‌های نایابش به آن‌ها بکند. هری از شدت ناراحتی سکته می‌کند و می‌میرد و دارایی‌اش را طبق یک وصیت‌نامه به تام وود و کارمند دیگرش «رفوس» می‌بخشد.
از طرفی خواهرزاده‌‌ی تام به نام «لوسی» یک روز به در خانه‌ی تام می‌رود و در سکوت اعلام می‌کند که برای زندگی با او آمده است.
«روری»، مادر لوسی، در ازدواج ناموفقش با مردی به نام «دیوید مینور» مجبور شده لوسی را بی‌خبر نزد تام بفرستد. تام با دختری به نام «هانی» که معلم است ازدواج می‌کند و لوسی را نزد خود نگه می‌دارد.
راوی در جست‌وجوی روری به در خانه‌‌ی مینور می‌رود و می‌فهمد که دیوید، روری را در خانه حبس کرده‌است. روری و راوی به بروکلین بازمی‌گردند. در این میان راوی به «خانم مازوچلی»، مادر «نانسی» جواهرساز، دل می‌بازد. خانم مازوچلی دو سال از ناتان کوچک‌تر است. راوی پس از مدتی تردید از خانم مازوچلی تقاضای ازدواج می‌کند و … .

منبع : کتابخانه گویای ایران صدا


Similar

Home
New Music
Playlist
Music Podcast
Back